دانلود رمان گردنبند جاوا،اندروید،ایفون،pdf،تبلت
الخلاصه:
داستان درباره دختریه شیطون اما مغرور که با پدرش زندگی میکنه ی روز خبر میدن از بیمارستان که پدرتون مریضه وزیاد وقت نداره …پدره تو بیمارستان ازش ی قول میگیره که بعد چهلم اون باید شمال رو ترک کنه بره تهران …دختره ی گردنبند داره …..گردنبنده هم از این مدل قاب عکسیاعه ….توش دوتا عکس هست ….تو تهران همه چی تغییر میکنه …..بقیشو بعداا….
قسمتی از متن :
این امکان نداره …بابای سرحال وشاد من الان…الان تو بیمارستانه ؟باورم نمیشه با عجله رفتم سمت
پذیرش وبا گریه پرسیدم :خانم خانم.. بابام کجاست
پرستار که دید اوضام خیطه گفت :خانم آروم باشید بگید اسم پدرتون چیه؟
با صدایی لرزون گفتم:محتشم …رضا محتشم
پرستار با چهره ایی ناراحت نگام کرد و گفت :بله بفرمایید ایشون منتظر شما بودن برین اتاق 145
با دو از پله ها بالا رفتم چند جا هم نزدیک بود بیفتم همه داشتن نگام میکردن اصن برام مهم نبود بابام
…باباجونم روی تخت بیمارستان بود ….رسیدم به در اتاق ی نفس عمیق کشیدم رفتم تو…..دیدمش
…..رنگش پریده بود ..تا منو دید لبخند زد من با قدم های لرزونم رفتم پیشش .
تعداد صفحات :51 صفحه پی دی اف ، 187 صفحه پرنیان
رمز فایل : www.negahdl.com
منبع تایپ : رمان گردنبند | !aryana! کاربر انجمن نودهشتیا
ارتباط با نویسنده : http://www.forum.98ia.com/member309494.html