رمان | دانلود رمان های جدید ایرانی عاشقانه

پیوندها

۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دانلود رمان عاشقانه» ثبت شده است

دانلود رمان بدونه تو نمیتونم - www.negahdl.com

دانلود رمان بدونه تو نمیتونم – www.negahdl.com

دانلود رمان بدونه تو نمیتونم جاوا،اندروید،ایفون،pdf،تبلت

نوشته فاطمه رئیس الساداتی

پایان تلخ
مقدمه :
((حرفامون نیاز به شاهد داشت …
شاید بدون هم نمیتونستیم خیلی حرفا رو بزنیم
حتی لبخند هامون رو باید از چهره هم تقلید میکردیم
صدامون هم آهنگ هم بود ، ریتممون یکی
من و تو ، ما نبودیم … یکی بودیم … یکی
ولی چی شد ، واقعا چی شد که احساساتمون رو درگیر کردیم
یاد نیست … نه مطمئنم یادت نیست روزایی رو که بدون دیدن هم نمیتونستیم بگذرونیم
یادت نیست … بازم یادت نیست کارهایی که میکردیم و عشقی که داش

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ شهریور ۹۵ ، ۱۳:۴۰
مهدی یارس
 دانلود رمان روزهای سرد عاشقی - www.negahdl.com

دانلود رمان روزهای سرد عاشقی – www. negahdl.com

 

 دانلود رمان روزهای سرد عاشقی جاوا،اندروید،pdf،ایفون

نوشته امیر فرهی

قسمتی از داستان
صداى حرکت چرخ هاى اتوبوس بر روى جاده ى پر پیچ و خم دخترک نابینا را به خودش آورد ؛ اوتا به حال بدون پدر و مادر خود جایى نرفته بود و شاید هم دلیل ترسش از این مسافرت همین مى باشد.
دلارام دستش را بر روى دست کارولاین که درست کنارش نشسته بود گذاشت و به آرامى فشرد و به صداى پدر و مادر خود که درست بیرون اتوبوس روبه شیشه ى دلارام ایستاده بودن و با جملات به سلامت خترم ، خدا به همراهت باشد او را بدرقه ى مسافرت مى کردند گوش داد.
ساعت ها از حرکت اتوبوس گذشته بود ؛

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ شهریور ۹۵ ، ۱۹:۴۷
مهدی یارس

دانلود رمان فصل پنجم عاشقانه هایم - www.negahdl.com

دانلود رمان فصل پنجم عاشقانه هایم – www.negahdl.com

دانلود رمان فصل پنجم عاشقانه هایم جاوا،ایفون،اندروید،pdf

نوشته فاطمه ایمانی (لیلین)کاربرنودهشتیا

درخواستی دوستان

خلاصه:
عقیق که چندسالی می شد فداکارانه خودشو وقف مشکلات زندگی خواهر ها و برادرهاش کرده ، بر اثر یه اتفاق کوچیک پی می بره که این میون از محبت و سادگیش سواستفاده شده و اون پاسخ مناسبی در جواب این چند سال فداکاری نگرفته و حالا که پا به سی سالگی گذاشته و با وجود دوتا نامزدی نا موفقی که تو این مدت داشته، تنهاست و نه شغل ثابتی داره و نه آینده ی تامین شده ای. اون تصمیم می گیره خودشو از این شرایط نجات بده اما انگار لازمه برای این منظور یه سری آدما و اتفاقات تو گذشته رو دوباره باهاشون روبرو شه و مرورشون کنه….پایان خوش

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ شهریور ۹۵ ، ۱۱:۵۶
مهدی یارس



به قلم : زهرا محمدرضایی

حجم رمان : ۴.۲۳ مگابایت پی دی اف , ۰.۹۸ مگابایت نسخه ی اندروید , 

خلاصه ی از داستان رمان:

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ تیر ۹۵ ، ۱۱:۴۴
مهدی یارس


دانلود رمان عاشقانه

نویسنده به قلم :نادر ابراهیمی
حجم رمانحجم رمان : ۲.۱۹ مگابایت پی دی اف , ۱.۱۲ مگابایت نسخه ی اندروید , 

خلاصه رمانخلاصه ی از داستان رمان:

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ تیر ۹۵ ، ۱۰:۳۸
مهدی یارس

نوشته : ..p.e.g.a.h..

درخواستی کاربران


دانلود رمان

خلاصه :

نفس هایم به شماره افتاده اند …
هر کس که حکم نفسم را داشت خـدا گرفت …
بودنم میان این همه نابودی بی معناست …
من همیشه بوده ام …
بگذار برای یک بار هم که شده طعم نبودنم را بچشی …
بعد این زمستان بهاری در کار نیـست …
فصل بعد …
“بـــــــی مـــن “است !!!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ خرداد ۹۵ ، ۱۸:۵۵
مهدی یارس


نویسنده : خانم فهیمه رحیمی
با تشکر از نویسنده عزیز بابت نوشتن رمان زیبای پاییز را فراموش کن 
تعداد صفحه 108 Pdf
این رمان ار بهترین رمان های خانم فهیمه رحیمی میباشد و به چاپ رسیده است به درخواست کاربران گذاشتیم.
خلاصه رمان :
صبح یک روز پاییزی آقای پوریا جهت انجام کارداخل تاکسی نشست لحظاتی بدون انکه حرکت کند به رو به رو چشم دوخت و آنگاه مانند کسی که کار فراموش شده ای را به یاد آورد کیف دستی اش راگشود و نامه ای را بیرون کشید از متن نامه باخبر بود اما برای اطمینان باردیگر نامه رادرآورد...
موضوع رمان:
نویسنده کتاب «پاییز را فراموش کن» در بیشتر جاهای داستان به ناعادلانه بودن شرایط زندگی اشاره می کند و از زخم‏های صحبت می‏کند که در بعضی از قهرمانان داستان به دمل چرکین تبدیل شده و تا این دمل چرکین خوب شود نیاز به زمان دارد. پوریا به دلیل فشارهای روحی و روانی ناشی از مرگ مادر و اتهام پدر به او بابت مرگ عمدی زنش، تصمیم می‏گیرد دو سال خدمت سربازی را به صورت داوطلبانه برای طبابت به یکی از روستاهای محروم لرستان برود. و در این روستا با عمو چگینی و نوه‏اش روژان آشنا می‏شود که از خدمه‏های درمانگاه می‏باشد. و متوجه می‏شود که اهالی بنا به دلایلی روژان را شوم می‏داند و از او فرار می‏کنند. پوریا فکر می‏کنند که باید به روژان کمک کند، زیرا تا حدودی مشکل روژان را هم مثل مشکل خودش می‏داند چون او هم مانند پوریا از طرف عده‏ای رانده شده‏اند. بنابراین به فکر تقویت نقاط قوت روژان می‏افتد و او را به عنوان دستیار خود در درمانگاه می‏پذیرد تا …
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ خرداد ۹۵ ، ۱۳:۵۶
مهدی یارس