دانلود رمان شب های تنهایی
بخشی از رمان شب های تنهایی :
ساعت هشت و بیست دقیقه بامداد را نشان میداد و دقیقا بیست دقیقه از زمان آن از اولین کلاس می گذشت . تاخیر در روز
اول مهر و در اولین ترم تحصیلی برای او که همیشه و در همه کارجدی و کوشا بود نمی توانست سر فصل خوبی باشد .
شروع به دویدن در سالن طویل کرد و در همان حین چشم به شماره ی کلاس ها داشت تا کلاس مورد نظرش را پیدا کند .
ناگهان به خاطر سرعت زیادی که داشت با پسری برخورد کرد و این تصادف همراه شد با جین کوتاه دختر و باز شدن در
سامسونت پسر . همه ی وسایل کیف به بیرون ریخته شده :یک عینک آفتابی ، یک شیشه ادکلن ، یک کراوات ، یک برس مو ،
دو کتاب ، چند برگ جزوه ی درسی به اضافه ی یک دسته کلید و یک کیف پول . دختر با شرمساری شروع به جمع کردن
وسایل پسر کرد و گفت :
لینک دانلود رمان شب های تنهایی :
http://s3.picofile.com/file/7516258923/shabhaye_tanhaee.pdf.html