نویسنده: *shekoofe*
تعداد صفحات: 178
خلاصه ای از داستان رمان:
هوای من….هوای تو…هوای ما…هوایی که هر لحظه تو رو یادم میاره…بارون روی سرم میریزه و میگه: عشقت…نیمه ی گمشده ات اینه…اینه که هر لحظه داره ازت دور میشه…
نویسنده: safe9433
تعداد صفحات: 326
صفحه ی اول رمان:
از درون کیف پولم دو اسکناس ده تومانی بیرون آوردم و به سمت راننده گرفتم . کیف را روی شانه ام جابجا کردم و پیاده شدم . نگاهم متوجه اتومیبل سیاه رنگ حاج کاظم فلاح شد . لبخند زدم .
نویسندگان :آرام رضایی(aram-anid) و Rojin khanum ونازنین جون
تعداد صفحات: 205
خلاصه ی رمان ته دیگمو پس بده:
یه دختر و یه پسر که تو کار خرابکاری زیاد دارن. برای مستقل شدن نیاز به کمک دارن. کمک از یه بزرگتر. کمک از پدر بزرگشون و این دست یاری شرط و شروط داره