رمان | دانلود رمان های جدید ایرانی عاشقانه

پیوندها

۵۲ مطلب در خرداد ۱۳۹۵ ثبت شده است

عنوان کتاب:اسطوره

نویسنده:P*E*G*A*H

تعداد صفحات پی دی اف:۷۷۳

تعداد صفحات جاوا:۳۰۸۳

منبع:سایت نودهشتیا

خلاصه:شاداب ترم سه مهندسی عمران دانشگاه تهران درس می خونه ..با وضعیت مالی خانوادگی بسیار ضعیف…که برای کمک به مادرش در مخارج خونه احتیاج به یه کار نیمه وقت داره…تبسم دوستش اونو برای کار منشی گری در یک شرکت تبلیغاتی که متلعق به مردی به اسم دیاکو هستش معرفی می کنه..شاداب هم از همون روزهای اول دانشگاه با یه اتفاق عاشق دیاکو شده بوده در صورتی که دیاکو اونو اصلا نمی شناخته…پس…

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ خرداد ۹۵ ، ۲۰:۰۲
مهدی یارس

عنوان کتاب:بن بست

نویسندگان:منا معیری و beste

تعداد صفحات پی دی اف:۴۳۷

تعداد صفحات جاوا:۲۱۴۲

منبع:سایت نودهشتیا

قسمتی از متن کتاب:

به ساعت صفحه گرد دور مچش نظری انداخت و نگاهش را کلافه به اطراف چرخاند باید از این معطلی ده دقیقه ای دلخور می بود ؟ نمی دانست سالها بود که دلخور بود از همه چیز از این معطلی همیشگی و شاید از خود زندگی؟!!
منشی پشت میز خونسرد نشسته بود و با صدای بلند آدمس میجوید این ترق ترق آدامس زیر دندانهای این دخترک بی خیال شیک پوش هم عصبی می شد این صدای ورق خوردن مجله ای که توی دست دخترک بود هم ، از دقت دخترک مشخص بود که فال روزانه اش را میخواند شک نداشت؛ روزهایی بود که خودش هم این فال ها را دنبال میکرد همان روزهایی که منتظر همان سوار کار ماهر اسب سفید بود ,همان روزهایی که با سالهای خاله بازی کردنش با قابلمه های پلاستیکی خیلی هم فاصله نداشت …همان روزهایی که منتظر بود تا قاب عکس صدفی داخل کمد با عکس کسی پر شود که عاشقش خواهد شد همان سالها ..

دستمالی از جیب پالتوی خاکستری رنگش در آورد و کف دست عرق کرده اش را خشک کرد فرداد هنوز هم نگران نگاهش میکرد ..نگران این کلمه ؛بود …ز خیلی وقت پیش …این کلمه از زمانی که آن طوفان به پا شد با اسم این آدم عجین شد باید به مرد بودنش تاکیدی میکرد ؟ …با نفرت نفسش را بیرون داد هرگز ..هیچ چیزی نفرت انگیز تر از مرد نبود ….
نگاهش به خاکستری پالتویش افتاد از کی تمام رنگها بی رنگ شدند ؟ باید برای میشا هم پالتوی جدید میخرید زود قد میکشید چه قدر بین لباسهای دخترانه به دنبال لباسهای با رنگهای خنثی میگشت و چه قدر مغازه دار با تعجب نگاهش میکرد …همان سالهایی که تازه تازه داشت میفهمید آن موجود همیشه گرسنه گریان ..همانی که به هیچ کس جز به خودش شبیه نیست به او احتیاج دارد همان سالها که هورمونهایش بر خلاف میلش عمل میکردند همان روزهای تنهایی که سینه اش از حجم شیر انباشته شده تیر میکشید و او لج میکرد دقیقا از همان سالها دیگر رنگ مفهومش را از دست داد…فرداد کنارش بود..آرنج را روی زانو تکیه داده بود و کمی به جلو خم شد نگاهش میکرد..می خواست کاملا به نیم رخش مسلط باشد…پوزخندی بی اراده روی لب هایش نشست..

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ خرداد ۹۵ ، ۲۰:۰۰
مهدی یارس

عنوان کتاب:بگذار آمین دعایت باشم

نویسنده:shazde koochool

تعداد صفحات پی دی اف:۵۲۹

تعداد صفحات جار:۲۱۱۲

منبع:سایت نودهشتیا

 

خلاصه:یادت باشد دلت که شکست سرت را بگیری بالا…
تلافی نکن…
فریاد نزن…
شرمگین نباش…
حواست باشد دل شکسته گوشه هایش تیز است…
مبادا که دل و دست آدمی را که روزی دلدارت بود زخمی کنی…
مبادا که فراموش کنی روزی شادیش آرزویت بود…
صبور باش و ساکت…
بغضت را پنهان کن…
رنجت را پنهان تر…

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ خرداد ۹۵ ، ۱۹:۵۸
مهدی یارس

عنوان کتاب:بانوی قصه

نویسنده:beste

تعداد صفحات پی دی اف:۵۹۶

تعداد صفحات جار:۲۹۳۱

منبع:سایت نودهشتیا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ خرداد ۹۵ ، ۱۹:۵۶
مهدی یارس

عنوان کتاب:نذار دنیا رو دیوونه کنم

نویسنده:رویا رستمی (روها)

تعداد صفحات پی دی اف:۳۴۹

تعداد صفحات جاوا:۱۹۴۲

منبع:سایت نودهشتیا

 

خلاصه(از زبان نویسنده):می خوام از دختری بنویسم که تنش زیر رگبار نفرت مردیه که گذشتشو این دختر دزدید.دختری که کلفت خونه ی مردی شد
که تا دیروز جرات نداشت حتی تندی کنه….روزگار تلخ می چرخه اما هنوز یه
چیزایی هست….چیزایی که قراره گرفتار کنه دختری رو که از زور کتک مردی سرد و مغرور لال شد…

شخصیتای داستان:
پانیذ۱۷ ساله: دختری آروم که قراره شجاع بشه و بلاخره فریاد بکشه…
رامبد۲۷ ساله:خشن که به نظر میرسه دوست داشتنی نباشه اما اونم یه جا قراره دلش بلرزه…

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ خرداد ۹۵ ، ۱۹:۵۴
مهدی یارس

عنوان کتاب:باران

نویسنده:لی لی نیکزاد(Lily+)

تعداد صفحات پی دی اف:۶۰۷

تعداد صفحات جار:۳۲۳۸

منبع:سایت نودهشتیا

 

خلاصه:باران دختر دانشجو ایی است که چند وقتی است پدر خود را از دست داده و چون مخارج خانه را نمیتوانند تامین کنند تصمیم میگیرند خانه خود را اجاره داده و در خانه یکی از مشتریهای مادرشان که خانه ایی بزرگ در باغ دارد و یکی از خانههای آن باغ خالی است فعلا سکنی گزینند . در دانشگاه پسری است به اسم معین بهزاد نیا که پسر زیبا و مغروری است و کارش این است که دخترها را سر کار بگذارد چند باری هم به باران گیر داده . وقتی که آنها در خانه مستقر میشوند باران متوجه میشود که این خانه به مادر معین تعلق دارد . او سعی میکند زیاد جلوی چشم معین آفتابی نشود ولی دست زمان…..

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ خرداد ۹۵ ، ۱۹:۵۲
مهدی یارس

عنوان کتاب:شیرینی شیدایی

نویسنده:بهارک مقدم

تعداد صفحات پی دی اف:۶۳۷

تعداد صفحات جاوا:۳۱۷۴

منبع:سایت نودهشتیا

 

خلاصه:گاهی اوقات ادم شکست می خوره تو زندگی…اما هر شکستی نشونه ی تموم شدن زندگی نیست.نشونه ی نابودشدن آرزو ها نیست.گاهی شکست می خوری و بلند میشی.بلند میشی وقوی تر از گذشته برای زنده بودن می جنگی.برای تمام داشته ها و نداشته هات میجنگی…
گاهی اوقات یه حسی نمی ذاره تو شکست رو قبول کنی.یه حسیه که نابه و دوست داشتنیه…یه حس مقدس!
حس مادری!

تو برای بچه ات می مونی و می جنگی…!
دخترقصه ی ما یه دختر مجرد منتظر شاهزاده سوار بر اسب سفید نیست.یه مادر بارداره…یه مادری که ازدواج اول ناموفقی داشته.یه مادری که برای فرزندش هر کاری میکنه.مغرور می ایسته و می جنگه…
توی داستان ما پر از شخصیت های رنگارنگ.دکترسعادتی که می شه پشت و پناه…روشنایی که میشه خواهر…تبسمی که میشه یه همدم…آرینی که می شه یه تکیه گاه…ساورایی که برادره و برادرانه حمایت می کنه…
داستان ما داستان عشق های متفاوته…داستان شخصیت های متفاوت تر!
با شخصیت های من همراه شید.قابل لمس اند…دور نیستند…زمینی اند.با اعتقادات و احساسات متفاوت…!!!درکشون کنید…
ساورینا:یه دختر محکم و مغرور که نمی تونه خیانت شوهرش رو تحمل کنه.جدا می شه و یه زندگی مستقل و جدید رو تشکیل می ده.دختری که به خاطر تربیت خانوادگیش زیاد مقید نیست اما قلبش اماده ی پذیرش حقایق زیبای زندگیه! عین داستان های دیگه دختر مجرد در آرزوی شاهزاده ی سوار براسب سفید نیست.یه مادر۲۵ ساله س که می خواد عشق واقعی رو تجربه کنه
ارمیا:یه مرد واقعی!یه کسی که مثلش دور و برمون نه کمه نه زیاد!پسر مغروری نیست.یه آدم مهربون با دلی به وسعت آسمون.کسی که به همه آرامش میده و همه دوستش دارن.یه کسی که تکیه گاهه واسه خیلی ها اما تنها تکیه خودش خداست.کسی که خودش دریای مشکله اما مشکل بقیه رو می خواد حل کنه
روشنا:یه دوست واقعی!یه دختر مهربون و سرزنده که هیچوقت دوستش رو تنها نمی ذاره.اهل کل کل و حاضرجوابی!همیشه جواب تو آستینش داره…یکم زودرنجه و دوست داشتنی!
آرین:یه سرگرد مغرور و پرجذبه!کسی که خیلی کم می خنده و از دخترها خوشش نمیاد.اما دوست خوبیه!کسی که اهل کل کل و سر به سر گذاشتن دخترهاست…فکر می کنه هیچوقت عاشق نمی شه اما…
ساورا:یه برادری که همیشه حمایت گره…کنار خواهرش می ایسته و کمکش میکنه.یه برادری که نه مغرور نه شیطون…
تبسم:پر از انرژی خوب…با وجود تمام مشکلاتش میخنده و به بقیه انرژی می ده.اما خدا این بنده ی خوبشو امتحان می کنه…تلخی می چشه اما…

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ خرداد ۹۵ ، ۱۹:۴۹
مهدی یارس

عنوان کتاب:گنهکار بی گناه

نویسنده:تاراج الزمان

تعداد صفحات پی دی اف:۴۶۲

تعداد صفحات جاوا:۲۸۹۱

منبع:سایت نودهشتیا

خلاصه:یه مرد سرد و مغرور و تا اندازه بی احساس با کوله باری از خاطرات تلخ… توی این دنیا هیچ انگیزه ای برای بهتر بودن و جنگیدن نداره… تصمیم گرفته بد باشه… بدترین آدم دنیا… و فقط روزهای و ساعتها رو میکشه تا زندگیش تموم بشه…(شاین)
یه دختر سرسخت و مغرور و نترس و البته بسیار زیبا که یار همیشگیش اسلحشه و از هیچ احدالناسی هم ترس نداره درست مثل اسمش زیبا و ظریف اما به موقع برنده و کشنده… در ظاهر بی احساس اما… (کریستال)
این دو تا کوه غرور و لجبازی و یکدندگی… که از قضا دشمن خونی هم هستن و سایه هم رو هم با تیر میزنن! مجبور میشن با هم همراه بشن برای زنده موندن… برای فرار از مرگ…
توی این مسیر یه اتفاق ناباورانه بینشون پیش میان…اتفاق عاشقی…اما به همین سادگیها نیست اونها برای به هم رسیدن خیلی سختی میکشن…

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ خرداد ۹۵ ، ۲۲:۳۳
مهدی یارس

عنوان کتاب:اعدام یا انتقام

نویسنده:شیوا بادی(شیوا_sh)

تعداد صفحات پی دی اف:۷۶۹

تعداد صفحات جاوا:۱۹۴۴

منبع:سایت نودهشتیا

 

خلاصه:ابتدای داستان در مورد دو زوجه ، دو زوجی که هر کدوم عاشق همسرشون هستن !ولی با یه تصادف ، همسر یکی از این زوج ها از بین میره و اون سه نفر دیگه رو تو مسیر هم قرار میده !علی راضی به رضایت نمیشه ، تنها حرفی که روی زبونشه ، قصاصه ! و اینکه سهیل باید تاوان کاری که کرده رو پس بده !قانون باید اونو مجازات کنه !حکم دادگاه ، اعدامه !اعدام سهیل !بهارم که عاشق سهیل همسرشه ، هر کاری میکنه تا از علی رضایت بگیره حتی ……و علی راضی میشه ، اما فقط به یه شرط ، اونم اینکه ……

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ خرداد ۹۵ ، ۲۲:۳۱
مهدی یارس

عنوان کتاب:پوکر

نویسنده:Havva7(م.فراهانی)

تعداد صفحات پی دی اف:۶۴۳

تعداد صفحات جار:۳۵۷۵

منبع:سایت نودهشتیا

 

خلاصه:داستان قصه ی یه دختر معمولی خیلی خیلی معمولی به اسم هما است که فکر میکنه داره با ورق بازی میکنه اما نمی دونه این ورق قراره بشه ورقه ی سرنوشتش …

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ خرداد ۹۵ ، ۲۲:۳۰
مهدی یارس