رمان | دانلود رمان های جدید ایرانی عاشقانه

پیوندها

نوشته: saghar و sparrow

رمان دروغ شیرین

قسمتی از این رمان زیبا:

وقتی بهشون رسیدم بدون اینکه سرمو بلند کنم زیر لب سلامی گفتم و رفتم تو اتاق…. بعد از چند

دقیقه بیتا هم اومد تو. از قیافش معلوم بود که صحبتاش بر وفق مراد بوده…آروم در حالی که می خندید،

گفت:

-من عاشق مهرزادم… این خدا چی آفریده.

-مینا دیگه اینقدرا هم تعریفی نیست.

زد روی شونه مو گفت:

برو بابا…بد سلیقه. میدونی از چیه مهرزاد خوشم میاد…اصلا نمیشه شناختش.فکر کنم بیرون از کارش

هزارتا دوست دختر داره.

-بعیدم نیست.

-راستی میدونستی اسمش چیه؟؟؟

یاد اون روز افتادم که جلوی مهری و کاوه خودش رو معرفی کرد. ولی به روی خودم نیاوردم و گفتم:

-نه نمیدونم.

-اسمش آرتامه. قشنگ نیست؟

شونه هامو با بی تفاوتی بالا انداختم و گفتم:

آره… قشنگه.با صدای دکتر وزیری همه مشغول آماده کردن اتاق شدن. منم سعی کردم تمرکز کنم

و کارمو شروع کردم.

توی پاساژ بودیم. با پری اومدیم که خرید جشنشو بکنیم. البته بیشتر من خرید کردم تا پری. بیرون از

مغازه داشتیم لباسارو نگاه میکردم که پری به یه لباس مشکی بلند خوشگل اشاره کردو گفت: این

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ خرداد ۹۵ ، ۱۸:۱۷
مهدی یارس

دانلود رمان زخم خورده کامپیوتر،pdf،ایفون،اندروید

دانلود رمان جدید زخم خورده برای کامپیوتر و لپ تاپ Pdf پی دی اف
دانلود رمان زیبا زخم خورده برای گوشی موبایل اندروید آیفون
رمان ایرانی زخم خورده با لینک مستقیم و رایگان از سرور اختصاصی وبلاگ
Download Roman irani jadid
نویسنده : خانم مرضیه جلالی
با تشکر از نویسنده عزیز بابت نوشتن رمان زیبای زخم خورده
تعداد صفحه 485  Pdf
رمان ارسال شده به وبلاگ
فایل رمان به حالت پی دی اف می باشد رو گوشی برنامه پی دی اف نصب کنید براتون باز میشه.
خلاصه رمان :
نیلوفر دختر بزرگ خانواده به دلیل طلاق پدر و مادرش حضانت تنها خواهرش و به عهده میگیره و برای ضربه نخوردن به روحیه حساس و شکننده خواهرش ناچار به انکار عشقش میشه دراین بین شایان هیچ رقمه از نیلوفر نمیگذره و اون و به طرق مختلف وادار به پذیرفتن این علاقه که تصور میکنه یک طرفس میکنه و...
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ خرداد ۹۵ ، ۱۱:۱۲
مهدی یارس


نویسنده : خانم فهیمه رحیمی
با تشکر از نویسنده عزیز بابت نوشتن رمان زیبای پاییز را فراموش کن 
تعداد صفحه 108 Pdf
این رمان ار بهترین رمان های خانم فهیمه رحیمی میباشد و به چاپ رسیده است به درخواست کاربران گذاشتیم.
خلاصه رمان :
صبح یک روز پاییزی آقای پوریا جهت انجام کارداخل تاکسی نشست لحظاتی بدون انکه حرکت کند به رو به رو چشم دوخت و آنگاه مانند کسی که کار فراموش شده ای را به یاد آورد کیف دستی اش راگشود و نامه ای را بیرون کشید از متن نامه باخبر بود اما برای اطمینان باردیگر نامه رادرآورد...
موضوع رمان:
نویسنده کتاب «پاییز را فراموش کن» در بیشتر جاهای داستان به ناعادلانه بودن شرایط زندگی اشاره می کند و از زخم‏های صحبت می‏کند که در بعضی از قهرمانان داستان به دمل چرکین تبدیل شده و تا این دمل چرکین خوب شود نیاز به زمان دارد. پوریا به دلیل فشارهای روحی و روانی ناشی از مرگ مادر و اتهام پدر به او بابت مرگ عمدی زنش، تصمیم می‏گیرد دو سال خدمت سربازی را به صورت داوطلبانه برای طبابت به یکی از روستاهای محروم لرستان برود. و در این روستا با عمو چگینی و نوه‏اش روژان آشنا می‏شود که از خدمه‏های درمانگاه می‏باشد. و متوجه می‏شود که اهالی بنا به دلایلی روژان را شوم می‏داند و از او فرار می‏کنند. پوریا فکر می‏کنند که باید به روژان کمک کند، زیرا تا حدودی مشکل روژان را هم مثل مشکل خودش می‏داند چون او هم مانند پوریا از طرف عده‏ای رانده شده‏اند. بنابراین به فکر تقویت نقاط قوت روژان می‏افتد و او را به عنوان دستیار خود در درمانگاه می‏پذیرد تا …
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ خرداد ۹۵ ، ۱۳:۵۶
مهدی یارس